مرا هزار امید است و هر هزار توییشروع شادی و پایان انتظار توییبهارها که ز عمرم گذشت و بیتو گذشتچه بود غیر خزانها اگر بهار توییدلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی مانددر این سرا تو بمان ای که ماندگار توییشهاب زودگذر لحظههای بوالهوسی استستارهای که بخندد به شام تار توییجهانیان همه گر تشنگان خون مناندچه باک زانهمه دشمن چو دوستدار توییدلم صراحی لبریز آرزومندی ستمرا هزار امید است و هر هزار توییسیمین بهبهانیFereydoon Hadi:: موضوعات مرتبط: اشعار , اشعار سیمین بهبهانی , , :: بازدید از این مطلب : 234 |
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
من با تو سودا می کنم / سیمین بهبهانی
گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنا می کنم
|
. |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به Fereydoon Hadi مي باشد
. كد نويسي و گرافيك قالب توسط : تم ديزاينر |